در حقوق بینالملل یک اصل مهم و پذیرفته شده این است که پاسپورت هر کشور نشانهی رسمی حمایت همان کشور از دارندهی آن شمرده میشود.
مثلاً وقتی شما با پاسپورت افغانستان سفر میکنید، در میدان هوایی هرکشوری که باشید تمام مامورین سرحدی میدانند که دولت افغانستان شما را بهعنوان تبعهی خود میشناسد.
اگر در کشوری بیرون از افغانستان دچار مشکل شوید، سفارت یا قونسولگری افغانستان حق و مسوولیت دارد بهعنوان نمایندهی رسمی شما مداخله کند. در کُل، پاسپورت شما نشاندهندهی حمایت دیپلماتیک دولت صادرکننده از شما است.
این اصل بر اساس کنوانسیون وین در روابط دیپلماتیک (۱۹۶۱) و کنوانسیون وین در روابط قونسولی (۱۹۶۳) شکل گرفته و امروز در سطح جهانی بهطور گسترده پذیرفته شده و اکثریت کشورهای جهان آن را به رسمیت میشناسند.
پناهندگی در کانادا
زمانی که یک شهروند افغانستان به کانادا میآید و به دلیل تهدیداتی که در افغانستان متوجه اوست درخواست پناهندگی میدهد و درخواست او پذیرفته میشود، به این معنا است که کانادا پذیرفته او در کشور خودش امنیت ندارد و دیگر نمیتواند زیر حمایت دولت افغانستان زندگی کند.
چون در حقوق بینالملل، پاسپورت نشاندهندهی حمایت رسمی دولت صادرکننده از دارندهی آن است، اگر همین فرد بعد از مدتی دوباره پاسپورت افغانستان را تجدید یا استفاده میکند، این عمل از نگاه حقوقی معنا و شکل دیگری بهخود میگیرد. به همین دلیل، در قوانین مهاجرت کانادا داشتن و استفادهی دوباره از پاسپورت افغانستان به معنای “استفادهی دوباره از حمایت دولت افغانستان” ویا “خود را به دولت افغانستان تسلیم کردن” محسوب میشود.
در چنین وضعیتی، مقامات مهاجرت کانادا میتوانند روندی را آغاز کنند که به آن لغو پناهندگی یا (Cessation) گفته میشود. در این حالت، فرد نهتنها حمایت پناهندگی خود را در کانادا از دست میدهد، بلکه به طور خودکار اقامت دایمیاش نیز لغو میگردد.
پروسهی لغو پناهندگی چگونه انجام می شود؟
در چنین مواردی، برای بررسی اینکه آیا برگشت به افغانستان باعث از دست دادن پناهندگی و اقامت دایمی میشود یا نه، مقامات مهاجرت کانادا با اجرای یک تست یا آزمایش سه مرحلهیی سه پرسش اساسی را مطرح میکنند:
آیا سفر داوطلبانه بوده است؟
یعنی آیا فرد به میل خود به افغانستان برگشته یا مجبور شده است به افغانستان برگردد؟ اگر خودش تصمیم گرفته به افغانستان برگردد، حتی اگر برای مریضی یا فوت یکی از اعضای خانواده برگشته باشد، این سفر داوطلبانه تلقی میشود.
آیا قصد و نیت برگشت به حمایت دولت افغانستان وجود داشته است؟
یعنی آیا فرد با این کار میخواسته و قصد داشته دوباره زیر حمایت دولت افغانستان برود؟ براساس احکام قانون مهاجرت در کانادا، وقتی پناهندهی پذیرفته شده در کانادا، پاسپورت افغانستان را تجدید و استفاده میکند، فرض براین است که او چنین قصدی داشته است.
آیا استفادهی واقعی از حمایت افغانستان صورت گرفته است؟
یعنی آیا فرد عملاً از حمایت دولت افغانستان استفاده کرده است یا نه؟ برای نمونه، اگر فرد موردنظر با پاسپورت افغانستان آزادانه داخل خاک افغانستان شده و بدون مانع و مشکلی از افغانستان خارج شده؛ ویا در افغانستان از تذکره، کارت بانکی یا اسناد دیگری استفاده کرده، این موارد میتوانند نشانهی استفادهی واقعی از حمایت دولت افغانستان محسوب شوند.
مثلاً فردی که در کانادا بهعنوان پناهنده پذیرفته شده و بعداً اقامت دایمی گرفته است، پاسپورت افغانستان را تجدید میکند و برای مدتی به افغانستان میرود تا از پدر یا مادر مریضش پرستاری و مواظبت کند. او بدون هیچ مشکلی وارد افغانستان و از افغانستان خارج میشود و در این مدت از کارت بانکی و دیگر اسناد رسمی افغانستان هم استفاده مینماید.
وقتی مقامات کانادایی این موضوع را بررسی کنند، به این نتیجه میرسند که:
سفر او داوطلبانه بوده است؛
تجدید پاسپورت او به معنای قصدِ دریافت حمایت دولت افغانستان بوده؛ و
داخل و خارج شدنِ بدون مشکل و استفاده از اسناد رسمی نشان میدهد که او بهطور واقعی از حمایت دولت افغانستان استفاده کرده است.
فراتر از ظاهر سادهی قانون
این توضیحات نشان میدهند که برای پناهندهی پذیرفته شده در کانادا، برگشت به افغانستان بعد از گرفتن اقامت دایمی موضوعی ساده نیست. مقامات کانادایی هر برگشت را بر اساس همین سه معیار بررسی میکنند: داوطلبانه بودن، قصد و نیت، و استفادهی واقعی از حمایت دولت. اگر نتیجهی بررسی مثبت باشد، فرد نه تنها پناهندگی خود را از دست میدهد بلکه اقامت دایمیاش نیز لغو میشود.
هرچند در ظاهر، تطبیق قوانین مهاجرت در چنین قضایا ساده و قطعی بهنظر میرسد، واقعیت همیشه اینگونه نیست. برخی کیس ها یا قضایا پیچیدگیهایی دارند که تنها با نگاه عمیق و ژرف میتوان آنها را شناسایی کرد. آگاهی از قوانین کانادا، کنوانسیونهای بینالمللی و بافتهای اجتماعی و حقوقی کشورهای مربوط این امکان را میدهد تا با طرح پرسشهای کلیدی، برداشتهای رایج در نهادهای پناهندگی و آفسرهای وزارت مهاجرت کانادا را به چالش کشیده و مسیر دوسیه را به طرف موفقیت سوق داد.